۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

جناب آقای موسوی ، جنبش سبز ، جنبشی بر ضد تحقیر است !


جناب آقای موسوی ، نمی دانم ، تحلیل شما از اوضاع چگونه است ؟ نمی دانم به چه فکر می کنید . می دانم که مردم را می بینید . می دانم که صدایشان را می شنوید . می دانم که راد مردی کرده اید و ایستاده اید . می دانم که مردم نیز ایستاده اند . ولی نمی دانم که وقتی این سوال را از خود می پرسید : چرا مردم هم چنان جنبش سبز را حمایت می کنند ، چه جوابی به خود می دهید . می دانم که ارتباطتان با مردم کنترل شده است . جناب آقای موسوی ، می ترسم . می ترسم که فقط بخشی از حقیقت را به شما بگویند. بگذارید تا من هم بخشی از حقیقت را برایتان بگویم . این حقیقت واقعی است . حقیقتی که باید به آن توجه کنید .
قلم به دست مزدور ، مرفه بی درد ، اسلام آمریکایی ، روشنفکر غرب زده ، شیخ ساده لوح ، هنرمند فاسد ، جاسوس ، غیر خودی ، نا محرم ، جوان لاابالی ، اراذل و اوباش ، خس و خاشاک ، آشوب طلب ، لاییک ، کراواتی ، آروغ های روشنفکری ، دشمن و ... جناب موسوی ، این ادبیات برایتان آشنا نیست ؟ اینها نمونه کوچکی از سیل فحش های سیاسی و تحقیری است که در ادبیات سیاسی چندین ساله اخیر از جانب حکومت گران به سوی مردم سرازیر می شد . کوچک و بزرگ ، سیاسی و غیر سیاسی ، پیر و جوان ، نمی شناخت .
جناب آقای موسوی ، از هنر و فرهنگ ، که در زیر چاقوی جرح و تعدیل کوته فکران به نفس افتاده تا جسم روشنفکران که زخمی خنجر کوتاه قامتان سیاسی شد . از شورای دوازده نفره که به جای ملتی تصمیم می گیرد ، تا تفکری که مردم را صغیر می پندارد . از سیستمی که یک انسان را به چنان مرحله ای از الوهیت می رساند ، که بی اذنش هیچ چیز مشروع نیست ، تا مکانیزمی ضد انسانی ، که در خصوصی ترین حالات زندگی یک انسان ، چون عشق ، حق پوشش ، تغذیه و غیره دخالت می کند و مجازات می کند و شلاق می زند و از زندگی محروم می کند . از نظامی آموزشی که فرهنگها و زبانهای زنده و بالنده ایران را به هیچ می انگارد ، تا تبعیضات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی که اقلیتها را از رشد انسانی باز میدارد. در همه و همه ، تحقیر موج می زند . اما دزدیدن نتیجه انتخابات ، تحقیری ملی بود ، که همه را به هم پیوند داد .
جناب موسوی ، امروز همه هستند . از زنان چادری تا زنان رکابی پوش . از سروش تا گوگوش . از حجره دار مذهبی ، تا استاد کراواتی . از دانشجوی سیاسی تا ساسی مانکن . از راننده تاکسی تا زن خانه دار. از لاییک تا مرجع مذهبی . از کارگردان تا مهندس . جناب آقای موسوی ، جنبش سبز ، جنبشی بر علیه تحقیر است . تحقیری که ما را احاطه کرده . این تحقیر را همه جا می توانید ببینید اگر چشمی برای دیدن داشته باشید و اگر بگذارند ببینید . فراموش نکنید ، جنبش سبز جنبش ایران است ، نه یک تفکر سیاسی محدود و یک ایدئولوژی خاص. شما چه بخواهید و چه نخواهید ، رهبریت پیدا کرده اید .
جناب آقای موسوی ، رهبر ایران بمانید. رهبری بر ضد تحقیر.

۱۳ نظر:

  1. دوست خوب نگارنده‌ی جنون: به نظر شما، این "تحقیر" که این چنین خوب به آن اشاره کرده‌اید، از جانب چه کسانی صورت می‌گیرد؟ و چرا؟

    پاسخحذف
  2. سلام. اگر من هم یک ایرانیم و در ایران زندگی می کنم باید بگم که آقای موسوی شما رهبر من نیست. پس لطف کنید بجای جمله آقای موسوی رهبر "ایران" بمانید بنویسید آفای موسوی رهبر "ما" بمانید.

    پاسخحذف
  3. عماد عزیز ، نمی دانم ، آنروز که آن دیگری را رهبر خواندند ، کسی از شما پرسید او را به عنوان رهبر قبول دارید یا نه ؟ حق با شماست . این لغزش قلم است ولی کاش این رک گویی یک طرفه نبود

    پاسخحذف
  4. دوست ناشناس من ، از اینکه با تاخیر پاسخ می دهم عذر می خواهم . در مقاله ای دیگر پاسخ خواهم داد که شرح بسیار می طلبد

    پاسخحذف
  5. درود بر شما دوست گرامی

    احساس بر هدفی مشترک کردم و یگانه شدن ما برای روشن سازی هموطنانمان را لازم می دانم ...www.northwaves.blogfa.com

    پاسخحذف
  6. سرشو بخور بچه کونی

    پاسخحذف
  7. سبزها همچنان ایستاده اند چه با رهبر چه بی رهبر .دوست سبز عزیزم همان طور که می دانید و می شنوید موسوی بار ها و بارها خود را پیرو جنبش سبز و رهرو این جنبش نامیده است مانند تک تک ما ایرانیان سبز . البته اگر خوب به حرف های این شخض هنرمند و محبوب کشور مان فکر کنید متوجه می شوید که ایشان با این حرف ها می خواهد به ما این نکته را متذکر شود که دمکراسی و مردم سالاری واقعی نیازی به رهبر ندارد زیرا سالاری یک ملت از مردم همان ملت است نه از رهبر ایشان در این صورت است که اگر به دنبال رهبر نگردیم و تک تک ما خود را به عنوان رهبر این جنبش بشناسیم می توانیم مسوولیت کارها و حرف ها و اتفاقات روزانه را بر عهده بگیریم و احساس مسوولیت زیادتری نسبت به اوضاع و شرایط پیرامونمان داریم.و دیگر مانند گذشته همه تقصیر ها را گردن یک نفر نمی اندازیم واز طرفی هم نقاط ضعف و قوت تک تک پیروان جبش به نظر ما خواهد آمد و نقد منصفانه ای بر کار همدیگر خواهیم کرد.دوست واقعی آن است است که در کنار خوبی ها نقاط ضعف ما را هم دوستانه به ما بگوید.به امید این روز نمینشینیم زیرا این روزهای طلایی و سبز در بین همین نوشته هاو نظرات ما در حال وقوع است.ما مردم خوب و پر افتخار ایران لایق بهترین ها هستیم واکنون بهترین ها را به دست آورده ایم.

    پاسخحذف
  8. رامردی را خوب اومدی!
    برو بابا ملت دست منافقینی چون موسوی را خیلی وقته خونده اند این مرتیکه همان راه منافقین اول انقلاب را می پیماید وعده ای فریبکار هم دنبال جمع کردن اوباش برای طرفداری از این عوضی هستند.اغتشاشگرایی که هیچ دغدغه ای جز خوشحالی صهیونیستها و آمریکای جنایتکار ندارند.باکمال بی شرمی دانشجویان بسیجی را دردانشگاه می زنند وباز این دانشجویان انقلابی هستند که برای جلوگیری از هرگونه تنش با این سبزک های آلت دست!از اقدام متقابل خودداری می کنند وتنها مظلومیتشان جلوه گری می کند وباز درچشمان سبزها خار می رود وچیزی را نمی بینند جز بیانیه های آشوب طلبانه وتفرقه انگیز جناب موسوی!را
    خدایا خودت به داد مردم ایران برس .شر این عده ی معدود اما پرهیاهو وآشوب گر را ازسر ملت کم بفرما-الهی آمین-
    والسلام

    پاسخحذف
  9. تمامی کسانی که در حزب شما هستند این را قبول کردند که در انتخابات تقلب نشده است ولی حیف که هیچکس قادر به قبول این حرف نیست پس بنابر این این تفکر تفکر احمقانه ای است و کسی که روشنفکر است طرفدار ولایت فقیه است

    پاسخحذف
  10. سلام.آن چنان از خود و هم کیشان فریب خورده تان تعریف می کنید که انگار100% جامعه را شما تشکیل می دهید.در صورتی که حتی اگر شامل 50% مردم بودید وضعتان این نبود.شما روزه خوارانی هستید که به نماز جمعه می روید و آنانید که عکس امام را در کنار عکس آقای موسوی می گیرید ودر راهپیمایی بعد آن را پاره می کنید.شما بی اعتقادید.شما هیچ نیستید.
    راستی چرا پاسخ نظرات مخالف را نمی دهید؟

    پاسخحذف
  11. جناب مرتضی، 7 ماه از اعتراضات می گذره دوست عزیز. این اعتراضات اگر اصولی نبود خیلی زودتر از اینها خاموش شده بود. تا تحقیر هست اعتراض هم هست. روش را باید عوض کرد. همین لفظ دانشجوی بسیجی که به کار می برید و اونها رو از بقیه دانشجویان جدا می کنید نشان از تبعیض سیستماتیکیه که وجود داره

    پاسخحذف
  12. ناشناس، تمام کسانی که در طرف ما هستند پذیرفتند؟ پس این اعتراضات مال کیه؟

    پاسخحذف
  13. بانو نرگس اگر مردم معترض هیچی نیستند، چرا اینگونه خون شما رو به جوش آوردن که مجبور به تحقیر اونها می شوید؟ این سوال رو به من پاسخ ندهید. به خودتان پاسخ بدهید، جوابتان را دریافت می کنید

    پاسخحذف